-خدا به من زیستی عطا کن که در لحظه مرگ،به بی ثمری لحظه ای که برای زیستن تلف کردم،سوگوار نباشم.
-به زور می توان چیزی را گرفت اما به زور نمی توان ان را نگه داشت.
-ارزش وجودی انسان به اندازه حرف هایی است که برای نگفتن دارد.
-اگر قادر نیستی خود را بالا ببری،همانند سیب باش تا با افتادنت اندیشه ای را بالا ببری.
-هر کس را نه بدان گونه که هست احساسش می کنند،بدان گونه که احساسش می کنند هست.
-وقتی کبوتری شروع به معاشرت با کلاغ می کند پرهایش سفید می ماند،ولی قلبش سیاه میشود. دوست داشتن کسی که لایق دوست داشتن نیست اسراف محبت است.
-دل های بزرگ و احساس های بلند،عشق های زیبا و پر شکوه می افرینند.
-اما چه رنجی است لذت ها را تنها بردن و چه زشت است زیبایی ها را تنها دیدن و چه بدبختی ازار دهنده ای است تنها خوشبخت بودن!در بهشت تنها بودن سخت تر از کویر است.
-اکنون با مرگ رفته ای و من اینجا تنها به این امید دم میزنم که با هر نفس گامی به تو نزدیک تر میشوم.این زندگی من است.
-وقتی خواستم زندگی کنم راهم را بستند. وقتی می خواستم ستایش کنم،گفتند خرافات است.وقتی خواستم عاشق شوم گفتند دروغ است.وقتی خواستم گریستن،گفتند دروغ است.وقتی خواستم خندیدن،گفتند دیوانه است.دنیا را نگه دارید،می خواهم پیاده شوم.
-به سه چیز تکیه نکن،غرور،دروغ و عشق.ادم با غرور می تازد،با دروغ می بازد و با عشق می میرد.
-زیبایی همواره تشنه دلی است که به او عشق می ورزد.
-تا بی پناه نگردم،پناهم نخواهی داد
تا نیفتم،دستم را نخواهی گرفت.
-وقتی عشق فرمان می دهد،
«محال»سر تسلیم فرود می اورد.
-عشق در اوج اخلاصش به ایثار رسیده و در اوج ایثارش به قساوت.
-می دانم تشنه ای اما.....
اما این دریا را در کوزه نمی توان کرد.
-تنهایی،ارمگاه جاوید من است
و درد و سکوت، همنشین تنهایی من!به پریشانی یک ارزوی اشفته چه می دانم چگونه از تنهایی اتاق گریختم عشق فراتر ازانسان و فراتر از خدا نیز هست و ان دوست داشتن است.
-دوست داشتن از عشق برتر است و من هرگز خود را تا بلندترین قله عشق های بلند،پایین نخواهم اورد.
-روزگاریست که شیطان فریاد میزند«ادم پیدا کنید سجده خواهم کرد»